سنم را می پرسد . می گویم : 20 ، البته توی شناسنامه ... می پرسد: مگر فرق هم می کند ... می گویم : خیلی ... سن واقعی ام را می پرسد . جوابی ندارم جز اینکه بگویم پیر شده ام ... باورش نمی شود . حق هم دارد ... اصلاً چه کسی باورش می شود ؟! ... مثلاً تازه باید جوانی کنیم !!! شور و شادی و انرژی !!! می بینی حال و روزم را؟! ...
من پیر سال و ماه نیم یار بی وفاست برمن چو عمر می گذرد ،پیر از آن شدم
نویسنده : م . روستائی » ساعت
6:9 عصر روز یکشنبه 87 شهریور 24